ارزیابی آسیب های سنجش تحصیلی در کنکور دکتری
سازمان متقاضی: سازمان سنجش
مجریان: دکتر حمید رضا حسن آبادی، دکتر حمید خانی پور، دکتر آیت سعادت طلب، دکتر سعید طولابی
آزمون کنکور دکتری یکی از حساسترین آزمونهای پیشرفت تحصیلی در ایران است که یک دهه از اجرای آن می گذرد. مطالعات زیادی درباره ویژگی های سوالات این آزمون از جهت برخورداری از مختصات روانسنجی انجام شده است اما درباره آسیبشناسی آزمون از جهت دروس و منابع، ضرایب دروس و تقسیمبندی دروس در دفترچه کنکور پژوهشهای زیادی انجام نشده است. هدف این پژوهش بررسی اصلی ترین آسیبهای کنکور دکتری از لحاظ منابع و دروس، ضرایب دروس و شیوه تقسیم بندی رشته ها در دفترچه کنکور بود. طرح این پژوهش از نوع طرح های ترکیبی (کمی و کیفی) از نوع متوالی اکتشافی بود. از جهتی دیگر، داده های به دست آمده از این مطالعه در چهارچوب بررسی روایی کیفی مورد تحلیل قرار گرفتند. در مرحله اول با استفاده از منابع موجود و تحلیل اسنادی به شاخص های در نظر گرفته شده برای پرسشهای پژوهش، پاسخ هایی پیدا شد و ابعاد مورد نظر برای طراحی مصاحبه بخش کیفی آماده شد. در مرحله دوم یک فرم مصاحبه نیمه ساختار یافته برای شناسایی آسیبهای کنکور دکتری مختص دانشجویان دکتری و مختص اعضای هیات علمی دانشگاهها تهیه شد. از دانشجویان دکتری و اعضای علمی (۴۰ نفر) مربوط به رشته گروههای مختلف آزمون دکتری، دعوت شد تا تا در یک جلسه مصاحبه در این زمینه شرکت کنند. داده ها با استفاده از روش تحلیل مضمونی تجزیه و تحلیل شدند. از داده های این بخش برای طراحی فرم ارزیابی آسیب شناسی کنکور دکتری استفاده شد. بانک سوالات حدود ۲۰۰ سوال از مصاحبه ها استخراج و روایی محتوایی سوالات مورد بررسی قرار گرفت و در نهایت به ۶۶ سوال منتج شد. این فرم ۶۶ سوالی روی ۳۶۵ نفر از اعضای هیات علمی و دانشجویان دکتری انجام شد. یافته ها تحلیل کمی نشان داد مهمترین زیرآسیب های بخش منابع و دروس به ترتیب عبارت است از: ناتوانی منابع دروس در سنجش توانایی های شناختی سطح عالی و استعداد، عدم انطباق منابع دروس با مفهوم فلسفی دوره دکتری، آسیب های ناشی از تعصبات شخصی و سلیقه گرایی در تعیین منابع و دروس و آسیب های اختصاصی هر رشته. مهمترین زیرآسیب بخش مربوط به ضرایب دروس مرتبط با نادرست انگاری پایین بودن ضریب درس زبان و روش تحقیق و نامرتبط بودن دروس با ضرایب بالا در هر رشته گرایش با موفقیت در برنامه دوره دکتری بود. و مهمترین زیرآسیب های مرتبط با بخش سوم عبارت بودند از : ناکارآمدی تقسیم بندی رشتههای دانشگاهی در ایران، قدیمیبودن نظام تقسیمبندی رشتههای دانشگاهی، تعصبگرایی و منفعت طلبی در تقسیم بندی رشته ها، و آسیب های مربوط به بی توجهی به گرایش های تخصصی در رشته ها است. تکیه بیشتر بر عینیت و عام گرایی و کمرنگ کردن خاص گرایی و بومیگرایی در سه حوزه آسیب های برشمرده شده و قوم نگاری رشته های دانشگاهی در ایران دو راه حلی هستند که می توانند از آسیب های سنجش دکتری در حوزه های سه گانه برشمرده شده بکاهند.
|